بنام خدای مهربان
منم پروردگارا آن کسىکه در خلوت از تو شرم نکردم و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم
منم کسى که بر مولای خود دلیرى کرده
منم کسىکه نافرمانى برپادارنده آسمانها را کرده
منم آن کسىکه هرگاه نوید گناهى رابه من مىدادند بسوی گناه شتابان مىرفتم
منم که مهلتم دادى ولى من به خود نیامدم
و بر من پوشاندى ولى من شرم نکردم
و نافرمانیها کردم و از حدّ گذراندم
و از چشم خود مرا انداختى
و من اعتنا نکردم
پس باز هم به بردباریت مهلتم دادى و با پردهپوشیت مرا پوشاندى
تا بدانجا که گویا از یاد من بیرون رفتى
و از کیفرهاى گناهان مرا دور داشتى
تا به حدى که گویا از من شرم کردى
خدایا در هنگام گناه که من نافرمانیت کردم
نه از باب این بود که پروردگاریت را منکر بودم
و یا دستورت را سبک شمردم
و یا خود را در معرض کیفرت درآوردم
و یا تهدیدهاى تو را بىارزش فرض کردم
بلکه گناهى بود که پیش آمد
و نفس سرکش نیز آنرا آراست
و هواى نفس نیز چیره شد
و بدبختى هم کمک کرد
و پردهپوشى تو هم مرا مغرور کرد
و در نتیجه تا آنجا که مىتوانستم در نافرمانى و مخالفت تو کوشیدم
ولى اکنون کیست که از عذاب تو مرا نجات دهد
و از دست دشمنان در فرداى قیامت چه کسى خلاصم کند
اگر امید من به کرمت و وسعت رحمتت نبود
و از ناامید شدن بازم نمىداشتى به محض آنکه به یاد آنها مىافتادم
یکسره ناامید مىشدم
به عزتت سوگند اگر برانیم من هرگز از در خانهات برنخیزم
مخلوق به که پناهنده شود جز به خالقش
فرازهایی از دعای ابوحمزه
نوشته شده توسط : کیش مهر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ